گزیده سخنان سعدی
هرکه سخن نسنجد ،از جوابش برنجد.
***
هر که با بدان نشیند ،اگر طبیعت ایشان را هم نگیرد به طریقت ایشان متهم گردد.
***
هر که با بدان نشیند نیکی نبیند.
***
عالم ناپرهیزکار، کور مشعله دار است.
***
هر چه نپاید، دل بستگی را نشاید.
***
هر که بر زیردستان نبخشاید، به جور زبردستان گرفتار آید.
***
ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.
***
هر که خیانت ورزد، پشتش در حساب بلرزد.
***
خانه دوستان بروب و درِ دشمنان مکوب.
***
بی دوست زندگانی چنان ذوقی ندارد.
***
اگر شب ها همه قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی.
***
هیچکس نزند بر دختر بی ثمر سنگ.
***
صد چندان که دانا را از نادان نفرت است، نادان را از دانا وحشت است.
***
از نفس پرور، هنروری نیاید و بی هنر، سروری را نشاید.
***
دنیا نیرزد به آنکه پریشان کنی دلی.
***
همه کس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال.
***
مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید.
***
دوستی را که به عمری فرا چنگ آرند، نشاید که به یک دم بیازارند.
***
دل دوستان آزردن،مراد دشمنان برآوردن است.
***
شیطان با مخلصان برنمی آید و سلطان با مفلسان.
***
رأی بی قوت، مکر و فسون است و قوّت بی رأی، جهل و جنون.
***
قدر عافیت کسی داند، که به مصیبتی گرفتار آید.
***
ملوک از بهر پاس رعیّتند، نه رعیت از بهر طاعت ملوک.
***
هر که با داناتر از خود بحث کند تا بداند که داناست،بدانند که نادان است.
***
مال از بهر آسایش عمر است، نه عمر از بهر گرد کردن مال.
***
خشم بیش از حد گرفتن، وحشت آرد و لطف بی دقت، هیبت ببرد.
***
برادر که در بند خویش است، نه برادر و نه خویش است.
***
هر کس را که زَر در ترازوست ، زور در بازوست.
***
هر که در زندگی، نانش نخورند، چون بمیرد، نامش نبرند.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.